مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
آسيب اگر به شاخه برسد قابل اصلاح است، اما اگر به ريشه برسد ديگر قابل اصلاح نيست. اين هم يك درس. آسيب به شاخه قابل اصلاح است. شاخه اگر آسيب ببيند آدم ارّه ميكند، درخت جايش پر ميشود. اما اگر به ريشه آسيب برسد. جوانهاي خوبي كه، مردم خوبي كه ايمانشان خوب است، منتهي حالا يك خلافي كرد. يك جايي را نبايد امضا كند، امضا كرد. يكجايي نبايد حرفي را بزند، زد. يكجايي نبايد موضعگيري كند. خوب موضعگيري كرد. ولي حلال زاده است. خوب است، آدم خوبي است. از دستش در رفت. اينها خوب هستند، يعني قابل توبه هستند. اما اگر ريشه، اگر قصه ريشه باشد اين خيلي خطرناك است. آسيب اگر به شاخه برسد، ولذا حديث داريم گاهي خداوند «يُحِبُّ الْعَبْدَ وَ يُبْغِضُ عَمَلَه» (بحار الانوار/ج29/ص600) خدا آدمهايي را دوست دارد اما عملش بد است. ميگويد: اين آدم خوبي است، ولي عملش بد است. درختها استعدادهاي مختلفي دارند. بعضي درختها ماندگار هستند. بعضيها ماندگار نيستند. بعضيها چوبشان ماندگار است. بعضيها ميوهشان ماندگار است. بعضيها هم مثل سبزي يا بعضي درختها مثلاً فوري بايد خورد. بعضيها مثل انجير، انجير را مثلاً ميشود خشك كرد، تا مثلاً چندين ماه. همينطور كه تفاوتها در ماندگار، ناماندگاري ميوهها هست، انسانها هم اينطور هستند. در بعضي درختها قابل پيوند هستند. ميشود با يك پيوندي مزه و ميوه و شرايطش را عوض كرد. بعضي از انسانها هم انعطاف پذير هستند. بعضي درختها پيوندبردار هستند، مثلاً بعضي چيزها هم به هم پيوند نميخورند. من يكوقتي با كسي بودم. به او گفتم: ببين آقا اگر ميتواني با فلاني كار بكني، كار بكن. اگر نميتواني، جدا شويد. گفت: خوب جدا شويم، ميگويند: بد نبود. گفتم: بد نيست. مگر هر جدا شدني بد است؟ اسفناج و گلابي، هم اسفناج خاصيت دارد، هم گلابي. اما اينها قابل پيوند نيستند. قابل پيوند نيستند. هر دو يكي يكي خوب هستند. عسل خوب است. خربزه هم خوب است. ولي با هم ميگويند: معروف است حالا ميترسم دروغ هم باشد. حالا امتحان نكنيد يكوقت بگويند: شيخ من را كشت! امتحان نكنيد. معروف است به اينكه عسل و خربزه با هم نميسازد. كارد و پنير! اينها ضد هستند. كارد شكم پنير را پاره ميكند. اما در عين حال هم كارد خوب است، هم پنير! بعضي درختها قابل پيوند هستند. بعضي انسانها قابل انعطاف هستند. بعضي درختها قابل پيوند نيستند. بعضي انسان هستند، زُمُخت هستند. يعني هيچي تكانشان نميدهد. فكر هم ميكنند مقاومت چيز خوبي است. ببينيد يك چيزي بگويم. قرآن ميگويد: مقاومت در حق خوب است. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا» (فصلت/30) اگر گفتند: «رَبُّنَا اللَّهُ» اگر گفتند: خدا «ثُمَّ اسْتَقامُوا» استقامت كردند، اين استقامت خوب است. به شرطي كه «رَبُّنَا اللَّهُ» بگويي. بعد «ثُمَّ اسْتَقامُوا» استقامت در حق، اما بعضيها يك حرف غلطي دارند، يك فكر غلط دارند. يك توهّم غلط دارند. يك عقيدهي غلط دارند. روي عقيده غلطشان مقاومت ميكنند. اين لجبازي است. فرق بين لجبازي و استقامت چيست؟ لجبازي، مقاومت روي سليقه است. استقامت، مقاومت، روي حق است. مقاومت روي حق خوب است، وگرنه ما تودهاي داشتيم زمان شاه سي سال زندان بود. خوب آن هم در تودهاي بودنش مقاومت كرد. سي سال زندان شاه بود. اما نميشود گفت: ايشان واقعاً مرد تاريخ است. چه چيز است؟ لجباز بوده است. يك حرف بيمنطق داشته است. روي حرف بيمنطقش... مرد اين است كه حرفش يكي باشد. نخير! مرد اين است كه تا اشتباه كرد، بگويد: اشتباه كردم. وقتي اشتباه كردي، برگرد. نظرات شما عزیزان: [ یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:خطر آسيب رسيدن به ريشههاي فكري انسان, ] [ 8:46 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |