مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
شما را به خدا، شما را به خدا در خانه خدایتان(مساجد) پس تا بودید آن را خالی نگذارید چرا که اگر رهایش کردید (و به آن رفت و آمد ننمودید) در عذاب مهلت داده نمیشوید و کمترین چیزی که برای یک نفر باشد که وارد مسجد میشود این است که در بازگشت، گناهان گذشتهاش مورد بخشش قرار گیرد شما را به خدا، شما را به خدا در ایتام، پس آنان را گرسنه نگذارید و نیازمند سؤال از خودتان ننمایید و آنها را کوچک مشمارید که از پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله شنیدم فرمود:هر که یتیمی را متکفّل شود یا بی نیاز گرداند خدای عزّوجل بهشت را بر او واجب گرداند همچنان که بر کسی که اموال یتیمی را بخورد، دوزخ واجب گردانیده است. شما را به خدا، شما را به خدا در قرآن، پس نگذارید دیگران، در عمل به آن، بر شما پیشی گیرند. شما را به خدا، شما را به خدا، در همسایگانتان، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله به آنها سفارش کرد و آنقدر سفارش کرد که پنداشتم ارث میبرند. شما را به خدا، شما را به خدا در خانه خدایتان(مساجد) پس تا بودید آن را خالی نگذارید چرا که اگر رهایش کردید (و به آن رفت و آمد ننمودید) در عذاب مهلت داده نمیشوید و کمترین چیزی که برای یک نفر باشد که وارد مسجد میشود این است که در بازگشت، گناهان گذشتهاش مورد بخشش قرار گیرد. شما را به خدا، شما را به خدا، در نماز زیرا آن بهترین عمل است و آن ستون دینتان است. شما را به خدا، شما را به خدا، در زکات که آن خشم پروردگارتان را فرو مینشاند. شما را به خدا، شما را به خدا، در ماه رمضان زیرا روزهاش سپری است از آتش دوزخ. شما را به خدا، شما را به خدا در فقرا و مستمندان، پس آنها را شریک زندگی خود قرار دهید. شما را به خدا، شما را به خدا، در جهاد با اموالتان و جانهایتان و زبانهایتان چرا که دو نفر جهاد میکنند: پیشوای هدایت کنندهای یا مطیعی از او که به هدایتش پیروی کند. شما را به خدا، شما را به خدا، در ذراری و فرزندان پیامبرتان پس مبادا در حضور شما یا پشت سرتان مورد تجاوز و ستم قرار گیرند و شما بتوانید، ستم را از آنان دفع کنید. نماز، نماز، نماز را بپادارید. در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کنندهای نهر اسید، خداوند کفایت میکند شما را از کسی که به شما آزار رسانده یا بر شما ظلمی روا داشته است شما را به خدا، شما را به خدا، در اصحاب پیامبرتان، آنان که پس از او، بدعتی را ایجاد نکرده و امر منکری را انجام ندادند و بدعت گزاری را پناه ندادند زیرا رسول خدا صلّی الله علیه و آله به آنها سفارش کرد و بدعت گزار ان از آنها را لعن و نفرین نمود و همچنین آنان که بدعت گزار ان در دین را پناه دادند نیز مورد لعنت قرار داد. شما را به خدا، شما را به خدا، در زنان و در بردگانتان، زیرا آخرین سخن پیامبرتان این بود که فرمود: «شما را به دو گروه ناتوان و ضعیف، زنها و بردگان، سفارش میکنم». هان! نماز، نماز، نماز را بپادارید. در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کنندهای نهر اسید، خداوند کفایت میکند شما را از کسی که به شما آزار رسانده یا بر شما ظلمی روا داشته است. با زبان خوش با مردم سخن بگویید همچنان که خدایتان به شما امر کرده است. امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید تا خداوند بدان شما را بر شما مسلّط ننماید، پس هر چه دعا کنید مستجاب نشود. فرزندانم، بر شما باد به خوشرفتاری، مهربانی و کمک به یکدیگر و زنهار از بدرفتاری و پشت به یکدیگر کردن و از هم متفرق شدن. و در برّ و تقوی با همدیگر کمک کنید و در گناه و ظلم با کسی همدست نشوید و تقوای الهی داشته باشید که همانا عذاب خداوند بسی سخت و شدید است. خداوند شما اهل بیتم را حفظ کند و مردم را وادارد که حرمت پیامبرش را در شما نگه دارند. شما را به خدا میسپارم و برای شما درود خدا و رحمتش را خواستارم. شما را به خدا، شما را به خدا، در همسایگانتان، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله به آنها سفارش کرد و آنقدر سفارش کرد که پنداشتم ارث میبرند نحوه قصاص ابن ملجم/ وصیت حضرت علی(ع) در مورد عامل شهادت خویشابن ملجم مرادی یکی از خوارج بود که به قصد جان حضرت علی(ع) به کوفه آمد و با تحریک "قطام" به این کار ترغیبتر شد، وی نوزدهم ماه مبارک رمضان با شمشیر آلوده به زهر خود فرق مبارک حضرت را شکافت و بنا به وصیت امیرالمؤمنین با یک ضربه شمشیر قصاص شد. علی با کسی کینه ندارد همیشه روی حساب حرف میزند. همین ابن ملجم را که گرفتند و اسیر کردند. آوردند خدمت مولی علی (ع) حضرت با یک صدای نحیفی (در اثر ضربت خوردن) چند کلمه با او صحبت کرد، فرمود: چرا این کار را کردی؟ آیا من بد امامی برای تو بودم؟ (من نمیدانم یک نوبت بوده است یا دو نوبت و بیشتر. ولی همه اینها را که عرض میکنم نوشتهاند) یک بار مثل اینکه تحت تأثیر روحانیت علی قرار گرفت گفت، آیا یک آدم شقی و جهنمی را تو میتوانی نجات دهی؟ من بدبخت بودم که چنین کاری کردم؛ و هم نوشتهاند که یک بار که علی با او صحبت کردند با علی با خشونت سخن گفت: علی من آن شمشیر را که خریدم با خدای خودم پیمان بستم که با این شمشیر بدترین خلق خدا کشته شود و همیشه از خدا خواستهام و دعا کرده که خدا با این شمشیر بدترین خلق خودش را بکشد. فرمود: اتفاقاً این دعای تو مستجاب شده است چون خودت را به همین شمشیر خواهند کشت. حضرت علی(ع) در آخرین ساعات زندگی به مدارا با ابن ملجم وصیت کرد. پس از وفات علی، ابن ملجم را برای قصاص نزد حسن پسر علی آوردند. حسن پسر علی به وصیت پدرش، با یک ضربه شمشیر ابن ملجم را قصاص کرد پس از به خاک سپردن پیکر مبارک حضرت علی(ع)، در روز 21 رمضان امام حسن(ع) به منبر رفت و خطبهای خواند. پس از خواندن خطبه فرمان داد تا ابن ملجم را حاضر کنند، امام(ع) به او فرمود: چه چیز تو را بر آن داشت تا امیرالمؤمنین را شهید و رخنه در دین انداختی. ابن ملجم گفت: با خدا عهد کرده بودم پدر ترا به قتل برسانم، لاجرم به عهد خود وفا نمودم، اگر میخواهی امان ده به شام روم و معاویه را به قتل برسانم و دوباره به نزد تو بازگردم، اگر خواستی مرا میکشی و یا اینکه مرا میبخشی. امام فرمود: هیهات! آب سرد نیاشامی، تا اینکه به جهنم واصل شوی. در تاریخ آمده ابن ملجم گفت: مرا سرّی است که میخواهم در گوش تو بگویم، حضرت مانع شد و فرمود: اراده کرده از شدت عداوت گوش مرا با دندان برکند. حضرت علی(ع) در آخرین ساعات زندگی به مدارا با ابن ملجم وصیت کرد. پس از وفات علی، ابن ملجم را برای قصاص نزد حسن پسر علی آوردند. حسن پسر علی به وصیت پدرش، با یک ضربه شمشیر ابن ملجم را قصاص کرد. منبع : خبرآنلاین در کتاب حوادث الایام صفحه 221 عصر شیعه بیانات استاد شهید مرتضی مطهری نظرات شما عزیزان: [ جمعه 24 آذر 1391برچسب:وصیتهای امام علی(ع)/نحوه قصاص ابن ملجم, ] [ 7:51 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |