دلائل امكان معاد
در قرآن كريم دلائل و براهين مختلفى بر امكان معاد اقامه شده است كه به برخى از آن اشاره مىكنيم:
1 - آفرينش نخست انسان:
«و ضرب لنا مثلاً و نسى خلقه قال من يحيى العظام و هى رميم قل يحييها الذى انشأها اوّل مرّة و هو بكلّ خلق عليم» يس، 79-78 و براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت چه كسى اين استخوانها را زنده مىكند در حالى كه پوسيده است، بگو همان كسى آن را زنده مىكند كه نخستين بار آن را آفريد و او به هر مخلوقى دانا است .
2 - قدرت خداوند متعال:
«او لم يروا ان اللَّه الّذى خلق السموات و الارض و لم يعى بخلقهنّ بقادر على ان يحيى الموتى بلى انّه على كل شئ قدير» احقاف، 33 آيا آنها نمىدانند خداوندى كه آسمانها و زمين را آفريده و از آفرينش آنها ناتوان نشده است مىتواند مردگان را زنده كند؟ آرى او بر هر چيز توانا است .
3 - زنده شدن زمين در فصل بهار:
«فانظر الى آثار رحمة اللَّه كيف يحيى الارض بعد موتها انّ ذلك لمحيى الموتى و هو على كل شيئ قدير» روم، 50 به آثار رحمت الهى بنگر كه چگونه زمين را بعد از مردنش زنده مىكند چنين كسى «كه سرزمين مرده را زنده كرده» زنده كننده مردگان در قيامت است و او بر همه چيز توانا است .
4 - ارائه نمونههائى از زنده شدن مردگان:
الف) زنده شدن پرندگان براى ابراهيمعليه السلام:
«و اذ قال ابراهيم ربّ ارنى كيف تحيى الموتى قال اولم تؤمن قال بلى و لكن ليطمئن قلبى قال فخذ اربعة من الطير فصُرهنّ اليك ثماجعل على كل جبل منهنّ جزءاً ثم ادعهنّ يأتينك سعياً و اعلم ان اللَّه عزيز حكيم» بقره، 260 و به خاطر بياوريد هنگامى را كه ابراهيم گفت خدايا به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مىكنى فرمود در اين صورت چهار نوع از مرغان را انتخاب كن و آنها را پس از ذبح كردن قطعه قطعه و در هم بياميز سپس بر هر كوهى قسمتى از آن را قرار بده بعد آنها را بخوان به سرعت به سوى تو مىآيند و بدان خداوند قادر حكيم است .
ب) زنده شدن اصحاب كهف:
«و لبثوا فى كهفهم ثلاث مائة سنين وازدادوا تسعاً» كهف، 25
آنها در غارشان سيصد سال درنگ كردند و نه سال نيز بر آن افزودند .
«و كذلك اعثرنا عليهم ليعلموا انّ وعداللَّه حق و ان الساعة لاريب فيها» كهف، 21
و اينچنين مردم را متوجه حال آنها كرديم تا بدانند كه وعده خداوند در مورد رستاخيز حق است و در پايان جهان و قيام قيامت شكى نيست .
ج) زنده شدن حضرت عزير عليه السلام كه در آيه 259 بقره بيان شده است :
«... فأماته اللَّه ماْئة عام ثم بعثه ...»
پس خداوند 100 سال او را ميراند و بعد از آن او را زنده نمود .
د) زنده شدن مقتول بنى اسرائيل:
«فقلنا اضربوه ببعضها كذلك يحيىاللَّه الموتى و يريكم آياته لعلّكم تعقلون» بقره، 73
سپس گفتيم قسمتى از گاو را به مقتول بزنيد تا زنده شود و قاتل را معرفى كند خداوند اينگونه مردگان را زنده مىكند و آيات خود را به شما نشان مىدهد شايد انديشه كنيد .
ه ) زنده شدن مردگان توسط حضرت عيسىعليه السلام :
«و تبرئ الاكمه و الابرص باذنى و اذ تخرج الموتى» مائده، 110
و مبتلاى به بيمارى پيسى رابه فرمان من شفا مىدادى و مردگان را نيز به فرمان من زنده مىكردى.
و) زنده شدن هفتاد نفر از قوم حضرت موسىعليه السلام: «و اذ قلتم يا موسى لن نؤمن لك حتى نرى اللَّه جهرة فاخذتكم الصاعقه و انتم تنظرون ثم بعثناكم من بعد موتكم لعلّكم تشكرون» بقره، 55 و نيز به ياد آوريد هنگامى را كه گفتيد اى موسى ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد مگر اينكه خدا را آشكارا با چشم خود ببينيم سپس صاعقه شما را گرفت در حالى كه تماشا مىكرديد سپس شما را پس از مرگتان حيات بخشيديم شايد شكر نعمت او را به جا آورديد .